تبعات اجتماعی نرخ بهرۀ صفر
نویسنده: پاسکال هاگلی*
برگردان به پارسی: کانال تلگرامی آسترو لیبرتارین
هر کس که تا به حال به ژاپن رفته است میداند: ژاپن یک مورد خاص است. کشوری با عادات عجیب و غریب فراوان. فرهنگ ژاپنی به وضوح متفاوت است و بسیاری از خصوصیاتش در غرب، به سختی درک میشوند.
اما این تنها سنت باستانی نیست که برای ما غربیها نامأنوس است. همانطور که تحولات اجتماعی نگرانکننده است، تمایل روزافزون ژاپنیها به کار بیش از حد، مجردهای انگلی که خود را منزوی میکنند و وجود روابط افلاطونی(Platonic relationships) که در آن به مردم پول میدهند تا دست همدیگر را بگیرند نیز نگرانکننده است.
همۀ این پدیدهها در واقع منحصربهفرد هستند و بهطور کلی به فرهنگ ژاپنی نسبت داده میشوند. با این حال، تعداد کمی از مردم میدانند که احتمالاً دلیل عمیقتری برای این کنجکاویها وجود دارد، یعنی یک دلیل اقتصادی: بهرۀ صفر و منفی.
آنچه که میتوانید ببینید و آنچه که نمیتوانید ببینید
به طور کلی، ژاپن هنوز تحت تأثیر سیاست بهرۀ صفر چند دهۀ اخیر خود قرار نگرفته است. همانطور که در وبینار آلمانی خود با پروفسور گونتر اشنابل[۱] راجع به ژاپنیزاسیون[۲] در اروپا بحث کردیم، با نگاهی دقیقتر، در واقع شاهد پدیدههایی رو به زوال در ژاپن هستیم.
به واقع، سرزمین آفتاب امروز هم کشور ثروتمندی است. با این حال، همانطور که فردریک باستیا (اقتصاددان فرانسوی) قبلاً میدانست، برای یک ارزیابی کلی، نه تنها آنچه که میبینید بلکه آنچه که نمیبینید هم مهم و مرتبط است. از این رو، سؤال این است که امروز، ژاپن بدون نرخ بهرۀ صفر، کجا خواهد بود؟
در واقع، ژاپن در دهههای اخیر (بیش از هر چیز) یک چیز را از دست داده است: قدرت اقتصادی و فرهنگ اقتصادی. دومی در حد تغییرات شدیدی که داشته است، رو به زوال نرفته است. در دهۀ ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، ژاپن از نظر اقتصادی به جهان غرب رسیده بود. رشد اقتصادی در این دوره قرار بود به عنوان معجزۀ اقتصادی ژاپنِ پس از جنگ، در کتابهای تاریخ ثبت شود.
در این مرحله، شرکتهای ژاپنی [خصوصاً] به رقبای بینالمللی ترسناکی تبدیل شدند. آنها میدانستند که چگونه تکنولوژیهای کلیدی را از خارجِ کشور تصاحب کنند، آنها را مستمراً بهبود بخشند و سهم بازار بینالمللی را گام به گام تسخیر کنند.
با توجه به این فلسفۀ کاری بهبود مستمر، که در ژاپنی به عنوان کایزن[۳] شناخته میشود، شرکتهایی مانند سونی، پاناسونیک، تویوتا، یا میتسوبیشی خیلی زود در سراسر جهان وحشت به راه انداختند [منظور پیشرفت تکنولوژی این شرکتها و رقابت شدید با شرکتهای سایر کشورهای جهان است]. در حالی که قبلاً این شرکتهای ژاپنی بوند که از غرب کپی میکردند، با توجه به خلاقیت نوآورانهای که این شرکتهای بزرگ از خود نشان داند، غرب خیلی زود نیاز به تقلید از شرکتهای ژاپنی را حس کرد.
اما ناگهان همهچیز به گونهای دیگر رقم خورد، که اوضاع برای ژاپن بدتر شد. در آغاز دهۀ ۱۹۹۰، سیاست نرخ بهره در ژاپن، بهسرعت به سمت مرز پایینِ صفر حرکت کرد. سه دهه بعد، هنوز این کشور در دام نرخ بهره گرفتار است و قدرت جادویی و قدرت نوآوری شرکتهای ژاپنی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در زمینۀ بینالملل، آنها به سختی میتوانند با رقبای آمریکایی یا چینی خود رقابت کنند، یا حداقل دیگر مانند گذشته [آمریکاییها و چینیها] از آنها نمیهراسند.
تغییر ترجیحات
نوآوری در نهایت با اولویت زمانی از نظر اقتصادی ارتباط زیادی دارد. نوآوریهای واقعی اغلب تنها سالها بعد نتیجه میدهند، به همین دلیل است که شرکتهای نوآور باید مدت طولانی آماده باشند. نرخهای بهرۀ صفر قدرت نوآوری را خنثی میکند، زیرا آنها تقریباً همیشه با اولویت زمانی بالاتر همراه هستند. این واقعیت که امروزه رقابت جهانی به ندرت از شرکتهای ژاپنی هراس دارند، احتمالاً تا حد زیادی به دلیل نرخ بهرۀ صفر طولانی مدت [و با احتمال کمتری دلایل دیگری] ژاپن است.
امروزه مردم عموماً از دهههای از دست رفتهای صحبت میکنند که شرکهای ژاپنی قربانی آن شدهاند. هزینههای فرصت سیاست نرخ بهرۀ صفر نیز در کاهش قدرت نوآوری و بهرهوری منعکس میشود. تصور اینکه اگر اقتصاد ژاپن از زیر بار نرخهای بهرۀ صفر و منفی رها میشد، امروز در کجا قرار میگرفت، بسیار دشوار است.
در عوض، به نظر میرسد که «نوآوریهای» ژاپن امروز(بهطور عجیبی) مصرفمحور است. پشنهادات روابط افلاطونی تنها یک «اختراع» است. امروز ژاپن نیز در [زمینۀ تولید] عروسک پیشگام است، که مردان ژاپنی عمدتاً از آنها به عنوان عروسکهای جنسی استفاده میکنند و همچنین آنها را به عنوان بدیل روابطشان نیز استفاده میکنند. همچنین، یک بازار «در حال ظهور» برای اجاره یک پدر [سرپرست] یا دوستِ جایگزین، تشکیل شده است. اگر شما هنگام بیرون رفتن نخواهید تنها باشید، میتوانید یک همراه اجاره کنید. یا میتوانید یک خانواده کامل، به منظور افزایش تعداد بازدیدکنندگان جشن فارغالتحصیلی شخصیتان، اجاره کنید.
چنین «پیشنهاداتی در بازار» در نهایت بیانگر وضعیت فعلی بازار در ژاپن است، که برای چندین دهه به دلیل نرخ بهرۀ صفر به سمت مصرف و [تمایلات] کوتاهمدت گرایش داشته است. کاملاً منطقی است که آنتروپرونرها پیشنهادات خود را بر این اساس تنظیم کنند. این «نگرش فوری» مصرفکننده محور، در تعداد زیادی از دستگاههای فروش خودکار که در ژاپن وجود دارد، نیز منعکس میشود. امروزه کشور ژاپن بیشترین تراکم این دستگاهها را دارد. به ازای هر بیستوسه نفر، یک دستگاه فروش خودکار وجود دارد.
رنجهای جامعه
نرخهای بهرۀ صفر و منفی نهتنها قدرت نوآوری شرکتهای ژاپنی را خنثی و فلج کرده است، بلکه بر جمعیت شاغل نیز تأثیر [منفی] گذاشته است. با اشاره به دهههای از دست رفته، از نسل از دست رفتۀ ژاپن نیز صحبت میشود.
در این بین جوانان بیشترین ضربه را خوردهاند. تا سال ۱۹۹۲، ۸۰ درصد کارگران جوان ژاپنی شغل ثابتی داشتند. در سال ۲۰۰۶، نیمی از کارگران جوان در مشاغل پاره وقت با سطح دستمزد پایینتر اشتغال داشتند. تنها دو درصد از کارگرانی که شغل غیر ثابتی در ژاپن داشتند، به کار ثابت نقل مکان کردند. بعید است که اکثر جوان امروزی بتوانند شغل ثابتی پیدا کنند. هاکِن[۴] اصطلاحی است که در ژاپن برای این مشاغل پاره وقت استفاده میشود.
اشتغال پاره وقت در ژاپن در مقایسه با کشورهای جی۷[۵]
بنابراین تعدادی کمی از جوانان خود را کاملاً از دنیای کارشان جدا کردهاند، روند شرمآوری که در ژاپن با اصطلاح رایج دیگری به نام هیکیکوموری[۶] شناخته میشود. در عین حال، مردم بیشتر و بیشتر از جامعۀ مدنی و قلمروی عمومی به چهار دیواری خود میخزند. گمانهزنیهای غیررسمی حاکی از آن است که این پدیده که به عنوان پیلهسازی توصیف میشود، اکنون ۱۰ میلیون ژاپنی را تحت تأثیر قرار داده است.
در نتیجه، در حالی که برخی از ژاپنیها در حال کنارهگیری از کار هستند، برخی دیگر تا سرحد مرگ کارشان را انجام میدهند. بر اساس گزارش سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی (OECD)، کارگران ژاپنی کمتر از همکاران خود در سایر اقتصادهای غربی میخوابند و بهطور متوسط ۴۴۲ دقیقه (۷ ساعت و ۲۲ دقیقه) در هر بیستوچهار ساعت میخوابند. برای مثال در ایالات متحده، این میانگین ۵۲۸ (۸ ساعت و ۴۸ دقیقه) دقیقه است.
یک نمونه غمانگیزْ زن جوان ژاپنی (ماتسوری تاکاهاشی[۷]) بود که در سن بیستوچهار سالگی جان خود را از دست داد، در حالی که ماهها قبل از مرگش بیش از صد ساعت در هفته کار میکرد. بنابراین او چهرۀ این پدیدۀ معروف به کاروشی[۸] شد.
رشد دستمزد در ژاپن در مقایسه با کشورهای جی۷
اینجا در غرب، همۀ این پدیدهها و بیشتر از همه پدیدۀ کاروشی، (بهطور موجهی) غیرقابل درک هستند. هیچکس واقعاً نمیخواهد یا نمیتواند بفهمد که در ژاپن، کسی بهطور جدی کاری علیه این وقایع انجام نمیدهد. با این حال بازهم، مردم اینجا در دنیای غرب، بهطور کلی فراموش میکنند که این مشکلات دقیقاً ریشۀ عمیقتری دارند (که در این مقاله توضیح داده شده است).
نرخ بهرۀ صفر و منفی در اروپا یک واقعیت است و بهزودی در آمریکا نیز به عنوان یک واقعیت پذیرفته میشود. نباید انتظار داشت که ما لزوماً از تحولات مشابه ژاپن مصون و محفوظ باشیم. در غرب، اولین «نشانههای تسلیم[۹]» بهویژه در میان نسلهای این هزاره و جوانترها ظاهراً در حال ظهور است. به نظر میرسد که تعداد فزایندهای از آنها ناخودآگاه متوجه شدهاند که باید خود را با یک زندگی بیش از پیش راکد وفق دهند.
سپس خشم و ناامیدی یا متوجه توربوکاپیتالیسم[۱۰] (و محکوم کردن آن) میشود، که مردم بیشتر و بیشتری در تظاهرات علیه آنها به خیابانها میآیند. و یا مردم خود را تسلیمِ اشکال مختلف نهیلیسم میکنند، مانند «چالش تاید پاد[۱۱]» که چند سال پیش رایج بود. این قضیه شامل بلعیدن پادهای مواد شوینده[۱۲] بود و منجر به مرگ چند نفر (اقلاً در ایالات متحده) شد.
اگر اینها علائم هشداردهنده نیستند، پس چه هستند؟ جریانات عجیبی در ژاپن و بهطور فزایندهای در اروپا و ایالات متحده در حال رخ دادن هستند. در واقع، این پیامدهای سیاست نرخ بهرۀ صفر و منفی، امروز باید با قوت و شدت بیشتری مورد بحث قرار گیرند، وگرنه نفرت فزایندۀ مردم از مردم متوجه مقصران اشتباهی خواهد شد. علاوه بر پیامدهای اقتصادی، پیامدهای اجتماعی نیز باید در نظر گرفته شود، چراکه این پیامدها اغلب در دراز مدت سنگینتر و ناگوارتر میشوند.
منبع: انستیتو میزس
________________________________________________________
پینوشت
* Pascal Hugli
[۱] Gunther Schnabl
[۲] Japanization
[۳] Kaizen: Kaizen is a Japanese term meaning “change for the better” or “continuous improvement.”
[۴] Haken is the Japanese term for temporary employees dispatched to companies by staffing agencies
[۵] The G7 is an informal grouping of seven of the world’s advanced economies: Canada, France, Germany, Italy, Japan, the United Kingdom, the United States and the European Union
[۶] Hikikomori: A form of severe social withdrawal, called hikikomori, has been frequently described in Japan and is characterized by adolescents and young adults who become recluses in their parents’ homes, unable to work or go to school for months or years.
[۷] Matsuri Takahashi
[۸] Karoshi: death caused by overwork or job-related exhaustion
[۹] Signs of resignation
[۱۰] Turbo Capitalism: Turbo capitalism, also known as predatory capitalism, is a derogatory political term for a market economy with little to no restrictions.
[۱۱] Tide Pod Challenge: The challenge is an Internet challenge in which an individual consumes Tide Pods. Teenagers were the reported demographic participating in the challenge; they would record themselves chewing and gagging on pods and then daring others to do the same. Some of these videos were posted on YouTube.
[۱۲] Detergent pods
دیدگاهتان را بنویسید