حریمخصوصی، قدرت، سیاستمالی و فقر، چهار عامل نگرانی دربارهٔ CBDCها
نویسنده: وُلف فون لائر*
مترجم: علی خلیجی
کاملاً مشخص است که ارزهای دیجیتال بانک مرکزی یا CBDCها در آینده ما نقش خواهند داشت، و تکنولوژی نقش پول و سیستم اقتصادی را بهطورِ کامل تغییر خواهد داد.
بزرگترین اقتصادهای جهان و بانکهای مرکزیِ آنها اعلام کردهاند که رویCBDC** کار میکنند: فدرال رزروِ ایالات متحده، بانک کانادا و بانک مرکزی اروپا پشت سر بانک خلق چین قرار دارند که در حال حاضر CBDC خود را بر روی بیش از پنجاه هزار شهروند خود آزمایش میکند. باهاما ارز دیجیتال بانک مرکزی خود – “sand dollar” – را در ماه اکتبر منتشر کرد.
CDBCها نوید تسویه حساب سریعتر، امنیت بهتر، سهولت استفاده، اجرای فوری سیاستهای پولی (اگر بتوان این را موردی خوب تلقی کرد) و هزینههای تراکنش کمتر از پول نقد را میدهند. در آینده، کارشناسان و سیاستمداران بر این مزایا تأکید خواهند کرد تا این فناوری به مذاق همه مردم خوش بیاید و آن را بین آحاد جامعه جا بیندازند.
درحالیکه همه مزایای ذکر شده درست است، همچنان بسیار مهم است که به مفهوم فناوری و اینکه چگونه میتواند بر اقتصاد و شهروندان تأثیر منفی بگذارد، فکر کنیم. انواع مختلفی از CBDCها با درجات مختلف ریسک وجود دارد، و درک ظرافتهای این سیستمها از اهمیت بسزایی برخوردار است. بااینحال، تمام CBDCها باید تا حدی متمرکز و قابل دستکاری باشند زیرا در غیر این صورت سیاست پولی امکانپذیر نخواهد بود.
در مقابل، بیتکوین به دلیل ویژگیهایی همچون عدم تمرکز، متن باز، عمومی، بدون مرز، خنثی و مقاوم بودن در برابر دستکاری و سانسور، در حال رونق است. بسته به نوع ارزهای دیجیتال دولتی، CBDCها میتوانند دقیقاً برعکس بیتکوین باشند، بهخصوص اگر بانکهای مرکزی حسابهایی را به عموم مردم ارائه دهند و آنچه را که بهعنوانِ مدل مستقیم CBDC شناخته میشود پیادهسازی کنند.
این مقاله چهار سناریو را نشان میدهد که چگونه CBDCها پتانسیل تضعیف ثبات اقتصادی و ریشهکن کردن حریم خصوصی را دارند.
تمرکز قدرت در نظام اقتصادی
دولتها در ایالات متحده خطاپذیرند ، به راهاندازی Healthcare.gov یا تخلف در سطح فدرال و ایالتی که شامل دادههای حساس در بیش از ۳۰۰ میلیون مورد در ده سال گذشته است، فکر کنید. با CBDCها (که مانند بیتکوین با اثبات کار[۱] محافظت نمیشود) ، کل سیستم اقتصادی ممکن است با بهروزرسانیهای بد یا نشت دادههای دفتر کل متمرکز، به لبه پرتگاه کشیده شود. برای بیتکوین، ساخت یک قدرت محاسباتی غیرمتمرکزِ قوی برای اطمینان از یکپارچگی بلاکچین، یک دهه طول کشید. دولتها تا این حد تلاش نمیکنند، و باید به روشهای مختلف و شکنندهتری برای حفاظت از دفتر مرکزی متکی باشند.
یک کابوس دیستوپیایی = CDBC
دولت تمایل دارد تا آنجایی که میتواند از شهروندان خود اطلاعات جمعآوری کند. این امر تحت پوشش امنیت اتفاق میافتد، مانند فرمان فرماندار ایالت میشیگان مبنی بر مستندسازی اطلاعات شخصی هر مشتری برای جلوگیری از انتشار کووید-۱۹ یا به بهانه تشویق مردم برای تبدیل شدن به شهروندان نمونه در چین. یک سیستم امتیازدهی اعتبار اجتماعی[۲] همراه با CBDC را تصور کنید. تمام تصمیمات خرید شما میتواند بر امتیاز شما تأثیر بگذارد. به سازمان غیرانتفاعی «اشتباهی» مانند ویکیلیکس کمک مالی میکنید؟ اوه، شما دیگر نمیتوانید بلیط قطار بخرید. چند اسباببازی جالب بزرگسال برای همسرتان خریدهاید؟ اوه نه، ممکن است نمرهٔ اعتباری شما کاهش یابد یا درخواست شما برای شغل دولتی پذیرفته نشود.
چیزی که شبیه یک کابوس دور از ذهن به نظر میرسد در چین یک واقعیت است. اگر با گروه نامناسبی معاشرت کنید، امتیاز شهروندی شما که برای خرید، شغل، مسافرت و موارد دیگر بسیار مهم است، کاهش مییابد. این سطح از نظارت را با توانایی ردیابی هر تصمیم خریدی که میگیرید ترکیب کنید.
پایان اقتصاد غیررسمی
بیش از ۶۰ درصد از مشاغل در سراسر جهان در اقتصاد غیررسمی فعال هستند. این ناشی از فقدان نهادهای بازار آزاد مانند حاکمیت قانون، حقوق مالکیّت، و پول باثبات در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است. اما حتی در کشورهای توسعهیافته مانند ایالات متحده، اقتصاد غیررسمی نقش بزرگی ایفا میکند. در اینجا سازمان بینالمللی کار تخمین میزند که حداقل ۳۰ میلیون شغل وجود دارد که متکی به بازار غیررسمی است. این به معنای این است که تعداد زیادی شغل توسط CBDCها تهدید میشود. اقتصاد غیررسمی شامل موارد بیضرری مانند پرداخت پول به همسایه برای تعمیر سقف خانه یا پرداخت پول به یک نوجوان برای نگهداری از حیاط شما است.
بسیاری از فعالیتهایی که همه ما در آن شرکت میکنیم قسمتی از اقتصاد غیررسمی و کارآمد هستند. آنها زندگی را آسانتر میکنند، بر بوروکراسی بیفایده (زیانده) غلبه کرده و موجب صرفهجویی در هزینهها میشوند. دولت این را دوست ندارد زیرا نمیتواند از آن درآمد مالیاتی کسب کند. داشتن دفتر کل دولتی که هر معامله را ردیابی میکند، انجام هر کاری در اقتصاد غیررسمی را تقریباً غیرممکن کرده و بخش عظیمی از ۳۰میلیون شغل را از بین میبرد. CBDC راه را برای یک جامعهٔ بدون پول نقد هموار میکند، که بسیار به نفع دولت است. بنابراین، این میتواند پایان بازارهای غیررسمی باشد، که اغلب با توجه به وضعیت نظارتی در حال گسترش، پناهگاه امنی برای بسیاری از مردم هستند.
بانکهای مرکزی و سیاستهای مالی
مسلماً پاندمی باعث شده است که بانکهای مرکزی تقریباً هماهنگ با سیاستهای مالی باشند. دولتها اقتصاد را مانند قبل «تحریک[۳]» میکنند. البته، آنها با انجام این کار کسریهای زیادی را به وجود میآورند. به دلیل کاهش نرخ بهره، بازده اوراق قرضه از نظر تاریخی پایین بوده و تقاضا برای اوراق قرضه پایین است. به طور معمول چه اتفاقی میاُفتد؟ دولتها به این اندازه بدهی صادر نمی کنند. اما با وجود تقاضای نامحدودی که با فشار یک دکمه در فدرال رزرو ساخته میشود دیگر دولت لازم نیست نگران باشد. فدرال رزرو عمدتاً تمام بدهیهای جدید و سپس بخشی از آن را در بازارهای ثانویه خریداری میکند. این پولیسازی غیرمستقیم بدهی دولت است.
اکنون، CBDCها میتوانند بهطور کامل سیاست مالی را کنار بگذارند. بانکهای مرکزی میتوانند فوراً پول نقد تولید کنند و آن را در اختیار شرکتهای کوچک و متوسط قرار دهند. افرادی که پسانداز بالاتری دارند نسبت به کسانی که پسانداز نمیکنند میتوانند نرخ بهره بیشتری دریافت کنند. محرکهای مالی و رویکرد نرخ بهره در زمانهای متفاوت،فقط زمانی امکانپذیر است که دولت تمام دادههای مالی شما را در اختیار داشته باشد. دولتها استدلال خواهند کرد که این بسیار سودمند است. بااینحال این موارد منجر به خطر دستکاری، سوءمدیریت اقتصادی و حتی تبدیل سریعتر بدهیهای دولت به پول شده، که در نهایت باعث کاهش ارزش پول و در نهایت کاهش قدرت خرید میشود.
دلایل زیادی برای نگرانی در مورد CBDC ها وجود دارد، اما امیدوارم این مقاله شما را تشویق کند تا در مورد تأثیرات این فناوری و جایگاه آن برای شما و آینده خود فکر کنید.
منبع: انستیتو میزس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
* Wolf Von Laer
**Central Bank Digital Currency
[۱] Proof of Work
[۲] Social credit scoring system
[۳] Stimulate